ASHEGHANE

کلبه عشق

ASHEGHANE

کلبه عشق

مجلس ختم








نمی دانم چرا نمی توانم با روز های خدا صبوری کنمـــ!

نمی دانم چرا دلم گرفته!

چند ساعتی ست عقربه ها در آغوش هم مانده اند!

اینجا همه چیز مرده استــــ!

صندلیــــ

میز

آیینه

ستاره

پنجره

دیوار

و حتی ماهی های درون قابــــ . . .

و من از همه مرده ترمــــ . . .

اگر باور نداری پاورچین،پاورچین بیا ببین که بوی کافور می دهمـــ . . .

آواز کلاغ ها را هم می شنویـــ ؟؟

این آواز سیاهی اتاق را بیشتر می کند . . .

کلاغ های سیاه پوشی که به جای خرما غار غار تعارف می کنند . . .

 

اینجا مجلس ختم من است . . .

نظرات 1 + ارسال نظر
zahraaa سه‌شنبه 8 بهمن 1392 ساعت 20:05

misiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.